بدون حاشیه عرض می کنم، بر فرض که قانون ذیل فقط برای مدیران و معاونان و وزرا در ج ا ایران باشد:
داشتن تابعیت ایرانی یک امتیاز در گزینش و استخدام در دستگاههای دولتی نیست بلکه یک شرط و یک قید اامآور است چرا که استخدام اتباع خارجی در دستگاههای دولتی طبق اصول 145 و 82 قانون اساسی ممنوع است.
حال آقایان متولی فرهنگ و هنر، کلاه خودتان را قاضی کنید که آیا ومی هم دارد قائم مقام یا جانشین یا مسئول دفتر یا حتی حسابدار یک سازمان یا بنیاد فرهنگی که سازمان ایشان مسئولیت و تولیت حدود 30 میلیون ایرانی را برعهده دارد سوگند وفاداری به پرچم آمریکا خورده باشد و زن و بچه ایشان در آن سرزمین رویایی برای برخی مدیران مشغول زندگی باشد ؟!
این متن سوگندی ست که برخی مدیران دولتی شاغل در حوزه بسرگرمی های کودک و نوجوان و خانواده درجه یک ایشان برای اقامت در آمریکا بر زبان جاری کرده اند ! بارها باید این سوگند نامه را خواند و بعد صندلی خدمتی که تصاحب کرده اند را روی کمرشان خرد کرد ! برخی دیگر از این مدیران دارای ژن خوب تابعیت کشورهای اروپایی دارند و هنوز به آمریکا راه پیدا نکرده اند ! به واقع مسئولیت حراست کل کشور چیست ؟ با وجودی که در جریان دلسوزی های مدیران ارشد حراست ارشاد و کشور هستم، اما واقعا مسئولیت حراست چنین سازمان هایی چیست که فردی بازنشسته و نیازمند به مادیات و روزمرگی ها را به حساب گردش کار آنجا می نشانید ؟! چگونه متوجه نفوذ و ولنگاری فرهنگی و نیز کودتا در حوزه ای حساس و مرتبط با کودک و نوجوان نیستید ؟! وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی را با چه اطلاعات غلط و دور از واقعیتی فریب می دهند که اینگونه از اصل ماجراها دور هستند و زیر گوششان مدیران دو تابعیتی (و اقامت همسر و فرزند در آمریکا) حتی تا پست و مقام جانشین مدیرعامل یک بنیاد فرهنگی هم نفوذ کرده اند ؟!
بدینوسیله سوگند میخورم کلاً وتمامی وفاداری خود به هر پادشاه یا دولتمرد و دولت و حکومت و مملکتی که تاکنون شهروند آن بودهام را طرد کرده و در برابر کلیه دشمنان داخلی و خارجی به دفاع و حمایت از قانون اساسی و قوانین ایالات متحده آمریکا پرداخته و به آن ایمان و وفاداری واقعی بورزم و هنگامی که قانوناً لازم باشد برای دفاع از ایالات متحده تفنگ به دست خواهم گرفت. من این تعهد را آزادانه و بدون هیچگونه تحفظ یا نیت طفره روی میپذیرم.»
ان شاالله موضوع در دست پیگیری است و حتی با استعفای زودهنگام و جا به جایی های عجولانه هم نمی توانند از چنگ عدالت فرار کنند، اما حتی اگر رفتند، آن دنیا و پاسخ به خون شهدا در پیشگاه خداوند دیدنی خواهد بود.
ما آنچه باید می گفتیم، گفتیم !
کاش برخی مدیران فرهنگی (به خصوص آقازاده های کسب و کار بازی های رایانه ای) که عشق ریاست و تکیه به صندلی های بزرگ دفترشان، کورشان کرده است و یادشان رفته چرا خدا به ایشان مهلتی داده و با اخلاق زشت و شیطانی خودشان آینده چندین مجموعه تولیدکننده و میلیون ها مصرف کننده را گره زده اند به شوم بودن و شر، از این هشدارها پندی بگیرند.
قبل از آنکه دیر شود و مهلت از آنان گرفته شود.
که خدا بهتر می داند کی و چه زمانی است.
#بازیهای_رایانه_ای #مدیریت_فرهنگی # وام #آقازاده_های_بی_هنر #زروزور
روی تصویر بالا یا لینک پایین کلیک کنید
https://www.farsnews.com/media/13970930000186
مقام معظم رهبری :
لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلی عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلیٰ عُنُقِه
این حدیث دربارهی بنده و امثال بنده است.
رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود که هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد [مگر اینکه]این آدمِ رئیس را که اینقدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد م میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که ایجاب میکند این را.
در آن حوزهِی مأموریّت که ما آنجا رئیسیم، مدیریم، یک کارهای هستیم، بعضی از کارها انجام میگیرد که ما میتوانستیم مانع آن بشویم و نشدیم؛ حالا یا غفلت کردیم (وارد) نشدیم، یا از روی تنبلی وارد نشدیم؛ این کار خلاف، زیر نظر ما و در پُست نگهبانی ما انجام گرفت ــ پُست نگهبانی ما است دیگر ــ یا بعضی از کارها باید انجام میگرفت در حوزهی مأموریّت ما که انجام نگرفت؛ یا بهخاطر اینکه ما نفهمیدیم، دقّت نکردیم، تعقیب نکردیم، م نکردیم، پرسوجو نکردیم و ندانستیم، یا نه، دانستیم، تنبلی کردیم، امروز و فردا کردیم، (گفتیم) حالا انشاءاللّه بعداً، فردا، و ضایع شد، فوت شد. اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد. بعضی میدوند دنبال ریاست، نمیفهمند که نفْس این آمریّت و ریاست، این خطرات را دارد که روز قیامت وقتی او را بیاورند، مغلولاً میآورند؛ این چیز خیلی مهمّی است. مغلولاً میآورند او را در پای محاسبهی الهی.
پناه می برم به خدا از بستن دهان منتقد !!! علی برکت الله
پ ن یک :
تکرار اتهامات خنده دار، چنگ زدن به تمام ظرفیت های سوتفاهم در قانون ! سوتعبیر جملات و تفسیرهای فله ای و. حاصل کیفرخواست جدید بنیاد علیه بنده بود. قاضی محترم و با سواد بود. به نظرم طی هفته آتی حکم صادر می کند و حتما در بخش هایی از اتهامات محکوم نمی شوم ! اما باز هم تسلیم قانون هستم و قبول دارم دستگاه قضا را
پ ن دو :
بعد از آنکه در مرحله بازپرسی در دادسرای فرهنگ و رسانه از اتهام های افترا و نشر اکاذیب تبرئه شدم و با صدور 2 قرار منع تقیب به شماره های و پرونده مذکور مختومه شد، متاسفانه با لجاجت و اعتراض آقایان پرونده به دادسرای کیفری ارجاع شد.
در این مرحله اخیر با تشخیص قاضی محترم، بدون استماع متن کیفرخواست و در یک کل کل حضوری بین بنده و نماینده شاکی ! در موضوع نشر اکاذیب متهم شناخته شدم و به پرداخت 2 میلیون تومان جریمه به نفع صندوق دولت محکوم شدم :-)
پ ن سه :
پرونده با اعتراض بنده وارد مرحله بررسی مجدد شده است. اما آقای شاکی اینقدر ذوق زده است که از الان کپی رای موقت را به خیلی از ارگان ها نشان داده است تا بی گناهی خویش را ثابت کند !!! ضربه ای مهلک بر سر مکارها فرود آمده و باز هم خواهد آمد :-)
من صبور هستم و معتقد به قدرت خدا
به نام خدا
جناب آقای دکتر صالحی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام و احترام
متن حاضر بهعنوان گزارشی کوتاه به جهت شناخت بهتر حضرتعالی نسبت به یکی از زیرمجموعههای آن وزارتخانه و نیز توضیح به همکاران صنف بازیسازان که نسبت به بنده لطف داشته و بهعنوان نماینده صنفی انتخابم کردهاند نگاشته شده است. قطعاً توقع صدور دستور یا برخورد با فرد یا جریانی را از سوی حضرتعالی ندارم و فعلاً فقط به تکلیف خود عمل کرده و اطلاعرسانی مینمایم تا در حافظه تاریخ ثبت گردد.
سال 1396 به اصرار شخص مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای که طی تماس تلفنی از بنده درخواست کردند در مراسم انتخاب نماینده صنفی در ساختمان بنیاد حاضر شوم (فایل صوتی مکالمه به دلیل استفاده از تلفنی باقابلیت ضبط خودکار تماسهای دریافتی، نزد اینجانب موجود است) ضمن حضور در مراسم فوق که با حضور شخص مدیرعامل بنیاد و تنی چند از مدیران عامل شرکتهای بازیساز از سراسر کشور برگزارشده بود، با بررسی شرایط کاندیداهای نمایندگی صنفی و نیز توجه به حساسیت فعالیتهای پیش روی بنیاد درباره آییننامههای قانون حمایتهای هدفمند از بازیسازان و. به توصیه برخی دوستان حاضر در جلسه بنده نیز کاندید شده و طبق تائید مدیرعامل بنیاد در گزارش به مرکز ملی فضای مجازی و نیز درج خبر رسمی در سایت بنیاد ملی بازیهای رایانهای که تصویر آن به پیوست ارسال میگردد، ضمن انتخاب شدن بهعنوان نماینده همکاران حاضر در جلسه مقرر شد تا : { بابک کرباسیبهعنوان نمایندهی بازیسازان، تا زمان راهاندازی تشکل صنفی توسط بازیسازان، بهعنوان نماینده باقی خواهد ماند و در جلسات آتی تصمیمگیری تهای کلان در بنیاد ملی بازیهای رایانهای حضور خواهد داشت تا نظرات بازیسازان را منتقل کند}
مدتی گذشت و از اوایل سال 1397 به همراه نماینده وزیر محترم فرهنگ آقای دکتر مینایی و نماینده شورای عالی فضای مجازی آقای حاجی میرزایی و نیز نماینده ناشرین بازیهای وارداتی آقای بهفر جلسات بررسی آییننامه سند هرم حمایت (نام قبلی همگرا) به جهت رعایت عدالت در تصویب قوانین بالادستی موردبررسی قرار بگیرد. در حین برگزاری جلسات نامهربانیها و بعضاً بیاحترامیهایی به وجود میآمد که ذاتاً لازمه سن و سال جوانی و کمتجربگی برخی از حاضرین در جلسات بود و گلهای نبود جز یک مورد ارسال نامه رسمی اعتراضی از سوی بنده به مدیرعامل بنیاد و درخواست برگزاری منظم جلسات، ارائه صورتجلسه از مصوبات، حضور فیزیکی ایشان در جلسات و. که پسازآن سعی کردیم با صبر و شکیبایی جلسات چندساعته را پشت سر بگذاریم.
متأسفانه در حین برگزاری این جلسات، موضوع نقد دوساله بنده به برگزاری رویداد TGC در رسانه ملی بررسی شد و نیز در خصوص حذف خودسرانه برخی وظایف بنیاد بدون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، نظراتی را در چند نشست خبری اعلام کردم. این موضوعات سبب دلخوری مدیرعامل بنیاد شد بهگونهای که در جلسات بعدی با ترشرویی و کماهمیتی به مطالب بیانشده از سوی بنده سعی در اداره جلسه به ضرر بازیسازان داشتند که باتجربه نماینده حضرتعالی و شورای عالی فضای مجازی موضوع سامان گرفته و جلسات بهخوبی مدیریت شد. اما ازآنجاکه بخشهایی از صورتجلسات قبلی که به امضا رسیده بود در مصوبات نهایی اعمال نشده بود و نیز در بحث بررسی فرهنگی سلیقههای بالادستی خطرناکی از سوی کارشناس نوظهور بنیاد ملی بازیهای رایانهای برخلاف مصالح نظام و نیز برخلاف روند تولید بازیهای بومی اعمالنظر کرده بودند که برخلاف نظر اکثریت نمایندگان حاضر در جلسه بود (نماینده حضرتعالی و نماینده شورای عالی فضای مجازی و نماینده بازیسازان مخالف و مدیرعامل بنیاد موافق بودند) طرح پیشنهادی بررسی محتوای فرهنگی بازیهای بومی بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بهجای برخوردهای سلیقهای و قبیلهای با امضا سه نفر از نمایندگان حاضر در جلسه به آقای مدیرعامل بنیاد پیشنهاد شد که متأسفانه ایشان شرایط رفتاری خود را ازدستداده و با پرخاشگری ، توهین و تمسخر بنده اقدام به اخراج فیزیکی نماینده بازیسازان از ساختمان بنیاد کرده و بیان داشتند: "نیازی به امضا و تائید نماینده بازیسازان برای دریافت عوارض بازیهای خارجی و نحوه هزینه کرد آن ندارم و فقط بهقصد حفظ وحدت رویه و احترام به بازیسازان قبول کردم ایشان که نماینده جعلی بازیسازان هستند در جلسات حضورداشته باشند !!" خوب طبیعتاً بعدازاین جلسه سعی و تلاش زیادی هم انجام دادند تا انتخابات مجدد صنفی برگزار کنند و این موضوع را به نماینده شورای عالی فضای مجازی هم اعلام کردند که تحت هر شرایطی موفق به این عمل نشدهاند. ایشان در ادامه و به جهت آنکه صدای مخالفت بنده درباره سند غلط و پراشتباه همگرا به گوش حضرتعالی یا دیگر مسئولین نرسد در اقدامی زیرکانه درخواست کردند نماینده "کمیسیون نرمافزار سازمان نظام صنفی رایانه تهران" بهعنوان نماینده بازیسازان در جلسات بعدی، شرکت کنند. ازجمله دو جلسه "شورای هماهنگی بازیهای رایانهای" با حضور حضرتعالی که برادران دلسوز و محترم بنده در سازمان نظام صنفی بهعنوان نماینده بازیسازان در خدمت شما بودند و اتفاقاً مطالبی را نیز بیان کردهاند که درد صنعت است و درست بیانشده است.
لذا ازآنجاکه مدیرعامل محترم بنیاد معنی نماینده صنفی را با گماشته یا عمله دولت اشتباه گرفتهاند و توقع "بله چشم قربان" گویی از بنده داشتهاند و وقتی متوجه شدهاند اشتباه گرفتهاند، بهجای تغییر رویه غلط خودشان، اصل نمایندگی بازیسازان را با تخریب و توهین زیر سؤال برده و همزمان اقدام به شکایتی 100 صفحهای در دادسرای فرهنگ و رسانه با موضوع توهین، تهمت، افترا، انتشار تصاویر نامناسب و نشر اکاذیب بهقصد تشویش اذهان عمومی علیه بنده کردند (پرونده در حال بررسی است و بهزودی اخبار جالبی درباره این پرونده اعلام خواهد شد) امروز خارج از گله گذاریهای مرسوم درباره رفتار عجیب مسئولین آن وزارتخانه در بستن دهان منتقدین با دادگاه و زندان، صلاح دیدم موضوع را بهعنوان گزارشی از اتفاقات رخداده در مجموعه تحت نظر حضرتعالی به سمع و نظرتان برسانم و نیز از بازیسازان عزیزی که به بنده رأی دادند تا حقوق آنها را در بررسی طرح همگرا و مصوبات دیگر بنیاد یا ارشاد و با حمایت شورای عالی فضای مجازی محفوظ بدارم عذرخواهی کرده و بیان کنم متأسفانه خشت اول را معماران فرهنگ کج نهادهاند و این دیوار بهراحتی صاف نمیشود. باید دیوار خرابشده و دوباره ساخته شود ان شاالله
طرح همگرا قطعاً راهی به سعادت این کسبوکار ندارد و اشتباهات گذشته بنیاد در رفتارهای سلیقهای در این طرح نیز وجود دارد. شاهد نیز شکایت و اعتراضهای پیاپی بخش قابلتوجهی از بازیسازانی ست که در طرح همگرا ثبتنام کردهاند و از برخوردهای عجیب اداری که در اصل سلیقهای است متعجب شده و به خیال خودشان بنده نماینده ایشان بودهام، است. رسماً از مسئولین ذیربط درخواست کردهام اگر صلاح بر دریافت عوارض از بازیهای وارداتی است، فعلاً یا دست نگهدارند تا سند بالادستی مصوب بنیاد که بدون تصویب شورای عالی فضای مجازی در حال اجرا است، بهینهسازی شود یا حداقل جلوی پرداخت عوارض دریافتی به صندوق بنیاد گرفته شود که خدا را شکر این اتفاق افتاده است و نگرانی برای هدر رفت 12 تا 20 میلیارد تومان بهصورت سالیانه در اسناد بلند پروازانه مدیران جوان آن بنیاد نداریم. هرروز که از این اتفاقات میگذرد بیشتر به عمق جمله {کودتای فرهنگی در حوزه بازیهای رایانهای} که در میز خطابه مجلس بیان شد پی برده و برای تغییر روش و منش این آقایان تلاش میکنم.
به بازیسازان عزیز نیز اعلام میکنم موضوع اداری تأسیس "اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان بازیهای رایانهای" همچنان در دست اقدام است و به امید خدا بهزودی اخبار خوشی از آن به اطلاع میرسانم.
با آرزوی توفیق برای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
بابک کرباسی- نماینده صنفی بازیسازان ایران
رونوشت جهت اطلاع : مدیران عامل شرکتهای بازیساز
سلام
مخاطبین عزیز لطفا در راستای ت شفاف سازی و حقوق شهروندی و نیز قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات که از وعده های دولت منتخب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی بوده است، متن سوال های ذیل را بررسی و بر اساس پاسخی که ارائه شده است اگر مستندات یا مدارکی بر خلاف آن پاسخ ها در اختیار دارید، برای بنده ارسال بفرمایید
با تشکر از توجه شما عزیزان
-----------------------------------------------------------------------------------------
ادامه مطلب
آنچه یک هنرمند در اثر خود نمایان میکند بازتاب فکر و ذهن اوست. هنرمند سعی میکند فکر و اعتقاد خود را با زبان هنر منتقل کند. از نقاشی روی بوم گرفته؛ تا فیلم روی پرده سینما، اینچنین است. زبان قصه و داستان البته به آن دلیل که میتواند با عموم مردم ارتباط بگیرد جذابیتش دوچندان است. در ادبیات ایرانیان، داستان و حکایت از همین جهت مورد استقبال مردم بوده است و در ادبیات محاورهای مردم ورود پیدا کرده بوده است. در ادبیات جهانی خصوصا روسیه و فرانسه نیز، رمان زبان انتقال فرهنگ و تاریخ و اخلاق بوده است. خواننده با همذات پنداری با شخصیتهای داستان ارزشهای کشور خود را فرامیگیرد و و کمکم نسبت به آنها علاقه و تعصب پیدا میکند.
مرز انتقال فرهنگ تا تهاجم فرهنگی مرز حساسی است.
خواننده ایرانی میتواند با مطالعهی بینوایان ویکتور هوگو با اوضاع و احوال آن روز فرانسه آشنا شود و در عین حال به تبادل فرهنگی بپردازد ولی وقتی نویسندهی وطنی سعی میکند در کتابش طوری قلم بزند که فرهنگ و سبک زندگی فرانسوی را تبلیغ کند و فرهنگ و سبک زندگی ایرانی را به سخره بگیرد و بر ناخودآگاه خواننده اثر بگذارد مصداق تهاجم فرهنگی پیدا میکند.
این همان غربزدگی است که جلال آل احمد از آن میگفت. در کنار رمان و داستان و فیلم و سریال؛ عرصه بازیهای رایانهای یکی از مهمترین ابزاهای آموزش فرهنگ و یا تهاجم فرهنگی است. بازی به دلیل ماهیت سرگرمی برای کودکان و نوجوانان جذاب و شیرین است به شکلی که در هنگامه بازی حواسش به اطراف خود کمتر جلب میشود. بازیهای رایانه ای (Video Game) مجموعهای از هیجان، اضطراب، تعقل، مهارت، صبر و دوراندیشی و … را برای کودک به ارمغان میآورد و این همان ماهیت سرگرم کنندهی بازی است. کودک و نوجوان با داشتن حس همذات پنداری قوی با شخصیتهای بازی، گاها تا ساعتها بعد از اتمام آن نیز درگیر آن شخصیت است و در رفتار و بیان خود به تقلید و شبیه سازی او میپردازد. از همین جهت است که شرکتهای بزرگی در دنیا در این عرصه سرمایهگذاری های هنگفت کرده اند و چرخه اقتصادی آن بالغ بر دهها میلیارد دلار را شامل میشود. یکی از نکات مهم این عرصه قدرت انعطاف بازی سازان با سرعت رشد تکنولوژیهای ارتباطی-رسانهای است.
یکی از این جهشهای تکنولوژی را باید ورود گوشیهای هوشمند به بازار دانست که این امکان را فراهم میآورد کاربر با استفاده از گوشی خود وارد دنیای سرگرم کننده بازی شود. با این اتفاق دیگر نیاز نبود کاربر حتما پشت سیستم شخصی خود بنشیند. بلکه حالا بازی او همیشه همراهش هست؛ در مترو، پارک، مهمانی، سینما و … هنر بازیسازان حرفهای جهان در این است که چرخه اقتصادی درآمدی بازی را با فضای فرهنگی- آموزشی متناسب با تهای سبک زندگی غربی ترکیب کرده اند. یعنی همان طور که هالیوود سعی میکند در فیلمهای خود سبک زندگی آمریکایی را ترویج کند و یا نگاه تماشاگر را به اسلام و مسلمانان منفی کند؛ بازی سازان جهانی نیز این چنین اقدام میکنند.
وقتی کاربر کودک یا نوجوان قرار است نقش یک سرباز آمریکایی را بازی کند که وارد شهرهای عراق، افغانستان و یا ایران شده و بنابر ماموریت و استراتژی بازی باید بعضی از اماکن این کشورها مانند مساجد را تخریب کند و یا مردم این کشورها را بکشد؛ بر ناخوادگاه کاربر اثر میگذارد و میتواند حسی مانند میهن دوستی در او را ضعیف کند و یا غرب دوستی را تقویت. یا بعضی از بازیها که سبک زندگی را مستقیم مورد هدف قرار داده اند که کاربر باید در مقام بازی کارهایی را بکند و رفتاری از خود نشان بدهد که خلاف اعتقادات و اصول و مبانی دینی اوست. لذاست که باید گفت غفلت از بازیساز و بازیسازی وطنی یعنی مجوز ورود بی رویه بازیهای خارجی که بعضا هیچگونه سنخیتی با فرهنگ ایرانی-اسلامی ما نیز ندارند. بازیساز وطنی در صورت حمایت ت گذاران فرهنگی کشور می تواند همان نقش غلط فرهنگ سازی بازیهای خارجی را؛ با جهت گیری ایرانی- اسلامی اصلاح کند. ان شاالله
خبرنامه دانشجویان ایران»
قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نهچندان سرشناس اروپایی به ایران و همچنین رفتار سفارت خانههای کشورهای اروپایی در ایران بیهدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنتهای کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر میدهد.
سنای آمریکا منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایشهای موشکی مشروط میکند. انعقاد قرارداد مشترک بین ایران و هند برای توسعه بندر چابهار زیر ذرهبین قرار میگیرد. ایرباس اعلام میکند که بدون اجازه آمریکا به ایران هواپیما نمیفروشد و دو شرکت واسطه در فروس ایرباسهای دست دوم به ایران تحریم میشوند. قوانین سختگیرانه و مبهمی برای فعالیت بانکهای اروپایی در ایران وضع میشود تا جایی که هیچکدام از آنها تمایلی به سرمایهگذاری در ایران ندارند. سناریوی طولانی نقض برجام توسط طرف غربی و آمریکایی که هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد و هیچ واکنش جدی را از طرف مقامات ی و اقتصادی کشورمان به همراه ندارد؛ روحاین از عزت خیالی برجام صحیت میکند و آن طرفتر ظریف به املای خویش در برجام نمره 20 میدهد و .
رویه نقض توافق هستهای آنقدر واضح شده است که فقط صد روز پس از اجرای برجام مقامات آمریکایی عملاً اعتراف میکنند که اهداف دیگری را به غیر از آنچه در توافق نوشته شده در ایران دنبال میکنند. میتوان اظهارات سوزان مالونی مدیر مرکز ت خاورمیانه موسسه بروکینگز را نقطه پایانی برای اعتماد به برجام معرفی کرد اما همچنان عدهای در داخل کشور قصد ندارند تا با حقیقت نقض برجام کنار بیایند.
ماهیت تحرکات و سفر هیئتهای تجاری و ی غربی به ایران نشان میدهد که اراده جدی برای تغییر رویکرد نسبت به ایران وجود ندارد. دلایل روشنی وجود دارد که نشان میدهد اقدامات پسابرجامی 1+5 در ایران بیش از آنکه به مباحث اقتصادی بپردازد ماهیت فرهنگی و امنیتی دارد.
ادعا میشود که طی سفر رئیس جمهور به اروپا حدود 50 میلیارد دلار قرارداد تجاری میان ایران و دو کشور ایتالیا و فرانسه منعقد شده است. حال سؤال اینجاست که چطور قرارداد 500 میلیون دلاری میان ایران و هند (یک صدم مبلغ قرارداد ایران با فرانسه و ایتالیا) حساسیت آمریکاییها را برانگیخته و شبهه غیرقانونی بودن آن را در ذهن مقامات آمریکایی ایجاد کرده است؟
راز این برخورد دوگانه غرب را میتوان در گزارش اندیشکده آمریکایی میدل ایست» کشف کرد. در این گزارش آمده است که اصلاحات اقتصادی قابلتوجه میتواند تهای منطقهای و خارجی ایران را تغییر دهد و اولویت تعامل اقتصادی را نسبت به نزاعهای ایدئولوژیک افزایش دهد. به نفع تمامی عوامل درگیر در پویاییهای منطقه است تا ایران را ترغیب کنند که گزینه دیگری یعنی اجرای اصلاحات گسترده و هماهنگ مد نظر غرب را اختیار کند.
نقش سفارت آلمان و فرانسه در پسابرجام ایران
در واقع طرف غربی نوعی تعامل اقتصادی با ایران را مدنظر دارند که به مهار کردن ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی بیانجامد. طبق این گزارش هدف اصلی سرمایهگذاری تجاری در ایران و تبادلات اقتصادی میان تهران و غرب درجهای از نفوذ اقتصادی است که مانع از مقاومت ایران در برابر خواستههای غرب شود.
سایت سفارت آلمان در تهران بیش از صد و ده روز پس از اجرای برجام همچنان قوانین محدود کننده تجارت با ایران را در خروجی سایت خود دارد. جالب آنجاست که وبسایت رسمی سفارت آلمان همچنان قطعنامههای 1929، 1803 و 1747 شورای امنیت را جزیی از قوانین تجاری با ایران معرفی میکند.
سفارت فرانسه در تهران برنامهای با نام کالچرلب» را کلید زده که به دنبال جذب جوانان بیست تا سی ساله ایرانی با هدف تکمیل پازل نفوذ فرهنگی در کشور است.
سفارت فرانسه culture lab را برنامهای برای تربیت مبلغان فرهنگی فرانسه در خارج از این کشور معرفی میکند. جالب آنجاست که رومهنگاری، عکاسی، رقص، سینما و تئاتر مهمترین اولویت برنامه کولتورلب هستند.
اگر اقدامات دو سفارت آلمان و فرانسه را در کنار دخالت آشکار نیکلاس هاپتون (کاردار انگلیس در تهران) در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان قرار دهیم به یک فرمول پسابرجامی برخورد با ایران توسط سفارتخانههای فعال اروپایی میرسیم.
چندی پیش آدام زوبین که سرپرست معاونت اطلاعات مالی و ضد تروریسم وزارت خزانه داری امریکاست، در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا گفت: ت تحریمی فعلی آمریکا حذف واسطههای کلیدی» ایران است. این واسطهها، هم افراد، نهادها و شرکتهایی را در بر میگیرد که که به محور مقاومت سرویس میدهند و هم شامل اعضای خود این محور است.
هر چقدر دخالت غیر دیپلماتیک سفارتخانههای اروپایی در ایران آشکار است به همان اندازه آینده قراردادهای اقتصادی پسابرجامی میان ایران و غرب در هالهای از ابهام قرار دارد. سفر هیئتهای اقتصادی اروپایی به تهران به غیر از آنکه حس تغییر و فواید برجام را به جامعه القا کند هیچ سودی برای کشور نداشته است.
دولت نیز از حس تغییر در دوران پسابرجام به دلیل منافع ی داخلی استقبال میکند اما آنچه کاملاً مشخص است زیرساخت اقتصادی کشور با تغییر محسوس و قابل توجهی مواجه نشده است. ورود کالاهای مصرفی اروپایی، تمدید قراردادهای پیشین با شرکتهای نهچندان مطمئن اروپایی و رفتوآمد بیفایده هیئتهای تجاری را نمیتوان نتیجه قابل قبولی در بده بستان هستهای دانست.
از طرفی به نظر میرسد اعمال فشار بیشتر به کشورمان از تحولات ی داخلی تبعیت میکند. در حالی که مجلس دهم به کار خود پایان داده و هنوز مجلس یازدهم کار خود را آغاز نکرده است؛ سنای آمریکا بهرهمندی از منافع اقتصادی برجام برای ایران را به قطع آزمایشهای موشکی مشروط میکند. در این میان دولتیها همچنان در حالت خلسه قرار دارند و هیچ نشانهای از واکنش در برابر آمریکا دیده نمیشود. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 بیش از آنکه به درمان دردهای عمیق اقتصادی کشور بپردازد به بزک کردن ظاهر اقتصاد مشغول است. برخلاف شعارهای مکرر دولت هیچ برنامهای مشخصی برای عبور از رکود در دولت مشاهده نمیشود. دولتیها سفر اتباع آمریکایی به ایران و بستن قرارداد اقتصادی نهچندان قابل اتکا را ابزاری برای بزک ظاهر اقتصاد کشور قرار دادهاند تا بتوانند عملکرد چهار ساله نخست دولت تدبیر و امید را در انتخابات آینده موجه جلوه دهند.
با تصویب طرح ممنوعیت تردد به ایران توسط مجلس نمایندگان آمریکا تنها کسانی به ایران سفر میکنند که پیشاپیش مجوزهای لازم را از جانب مقامات امنیتی ایالات متحده دریافت کردهاند لذا نمیتوان به اهداف سفر اتباع غربی به ایران چندان مطمئن بود. در نظر گرفتن این موضوع همراه با مشروط کردن بهرهمندی از برجام به عدم آزمایش موشکی توسط ایران را میتوان به پایان یافتن تمام امتیازات طرف ایرانی در برجام تفسیر کرد. د راین میان تنها یک سؤال باقی میماند؛ اینکه آیا منافع ی دولت در داخل کشور و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آینده عاملی برای سکوت دولتیهاست؟
قطعاً سفر رسمی و غیررسمی اتباع نهچندان سرشناس اروپایی به ایران بیهدف نیست و در شرایطی که عملاً تجارت با ایران بواسطه شیطنتهای کنگره با مشکلات جدی مواجه شده است از اهداف پنهان دیگری خبر میدهد.
در مجموع عملکرد پسابرجامی دو طرف مذاکرات هستهای را میتوان در چند جمله خلاصه کرد.
در درجه اول دولتیها در داخل ایران تلاش میکنند توافق هستهای را موفق جلوه دهند تا توجیه قابل قبولی برای سه سال گذشته از دولت یازدهم ارائه دهند و از طرف دیگر با شریک کردن مجلس و سایر نهادهای کشور در به نتیجه رسیدن توافق هستهای از هماکنون راهی برای توجیه نقض علنی برجام از سوی غربیها باز کنند.
اما طرف دیگر مذاکرات هستهای تمام انرژی خود را برای سوء استفاده از اعتماد نسبی دولت یازدهم متمرکز کرده و تلاش میکند تا با نفوذ اقتصادی، ی و فرهنگی راه را برای امتیازگیریهای آینده از کشورمان هموارتر کند.
در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه خبر است ؟
آیا نظارتی بر عملکرد برخی مجموعه های ذیربط وجود دارد ؟
اتاق شیشه ای و شفافیت در عملکرد دستگاه های متولی از اولین و مهم ترین برنامه های دکتر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد بود. تابستان امسال ایشان در برنامه نگاه یک گفتند : ". اعتماد پایه است و شفافیت میتواند به اعتماد کمک کند، ما در طول این یک سال این موضوع را دنبال کردیم، به همین منظور در بحث دسترسی آزاد به اطلاعات اقداماتی را انجام دادیم و این نه تنها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بلکه در دولت نیز صورت گرفت."
متن پیاده شده این برنامه و صحبت های آقای وزیر را در سایت وزارتخانه مطالعه بفرمایید. ( اینجا )
این ایده خوب مدیریتی برای شفافیت و ارائه گزارش به ملت در بخشی از دستگاه های مرتبط با این وزارتخانه به درستی پیاده سازی شد. مثلا گزارش حسابرسی دقیق سازمان سینمایی. یا گزارش حسابرسی دقیق مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال. اما متاسفانه باز هم برخی مدیران ارشاد که طبیعتا مخاطب بنده و حوزه فعالیت بنده هستند، یا با سومدیریت یا با زرنگی، همین ملت را که مخاطب اصلی وزیر محترم بوده اند ملعبه خود قرار داده و نقش گزارش می کشند تا مخاطب احساس رضایت کند !
از چه حرف می زنم ؟!
باز هم بنیاد ملی بازی های رایانه ای !!!
در اینجا ببینید که گزارش حسابرسی سال 1396 یکی از زیرمجموعه های این وزارتخانه (مرکز رسانه های دیجیتال) چگونه به صورت کامل و کاملا شفاف در اختیار عموم قرار گرفته است. (اصل فایل نیز اینجاست) پس نتیجه می گیریم وزارتخانه بلد است به حرمت حضور برخی مدیران دلسوز مثل آقای دکتر ان، دستورالعمل های صادر شده از سوی وزیر محترم را درست اجرا کند.
حالا در اینجا ببینید که گزارش حسابرسی سال 1396 یکی دیگر از زیرمجموعه های این وزارتخانه (بنیاد ملی بازی های رایانه ای) چگونه به صورت ناقص و 7 صفحه از مطلب اصلی ! در اختیار عموم قرار گرفته است ! (اصل فایل نیز اینجاست) یعنی می شود دستور مشخص دو دو در حالت های خاصی که برخی نخواهند پاسخ بدهند، بشود پنج !
شما به عنوان یک بیننده می توانید در گزارش موسسه تارا بر عکس موسسه بازی های رایانه ای به ریز و جزییات پرداخت هایی که از بیت المال انجام شده است و نیز توضیحات کامل و تکمیلی عملکرد آن مجموعه ، نام اشخاص ذینفع، مبالغ مشخص پرداختی ها و. دسترسی داشته باشید و نهایتا اگر نقدی به عملکرد مدیریتی موسسه تارا دارید بیان کنید. دست مریزاد به مدیران شجاع مرکز رسانه دیجیتال و موسسه شفاف تارا.
حالا چرا برخی مدیران همین وزارتخانه که حداقل می توانیم به جرات بگوییم روزهای بسیار بدی را پشت سر می گذارند و برای بقا خود دست به جمع آوری امضا و صدور بیانیه های سفارشی خطاب به وزیر و. زده اند، از ارائه گزارش های دقیق حسابرسی واهمه دارند ؟
چرا ملت برای دانستن ریز هزینه های پرداختی مسئولین مرکز رسانه های دیجیتال (و امثالهم) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مَحرم هستند ولی برای دانستن ریز هزینه های بنیاد ملی بازی های رایانه ای نامحرم هستند ؟! این چه وضعیتی ست که عده ای از مدیران حتی دستورالعمل های وزیر درباره شفافیت را نیز به بازی می گیرند ؟!
البته این پاسخ قطعا مردود است که بگویند : فایل قرارداده شده در سایت بنیاد، اشتباهی آپلوده شده و اشتباها دارای 7 صفحه است و به زودی فایل اصلی جایگزین خواهد شد ! چون پیگیری از مدیران بنیاد مشخص کرد دقیقا در جریان این فایل هستند ! اما باز هم اگر این پاسخ را بدهند و فایل را جا به جا کنند یعنی هنوز امیدی به زنده بودن حیا و مطالبه گری از مسئولین هست !
در پایان امیدوارم طی روزهای آتی فایل اصلی و کامل حسابرسی سال 1396 بنیاد ملی بازی های رایانه ای (توسط موسسه حسابرسی رهیافت حساب تهران) در سایت رسمی این بنیاد قرار بگیرد و نیازی به مطالبه رسمی این گزارش از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولین ذیربط نباشد.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی آن کلیک کنید
ضرب المثل قدیمی میگه : آفتابه لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی !
#برگی_از_تاریخ
اسم ها را برداشتم تا ان شاالله ظرفیت داشته باشند و شکایت نکنند از این منتقدین قدیمی!
مصاحبه با یک خبرگزاری رسمی و مربوط به سال 1395 است !
جهت یادآوری محبوبیت تان بین بازی سازان و منتقدین ارسال می کنم !
شاید یادتون بیاد چطوری رسیدیم به امروز و نقدهای امروز !
گفته اند : . بنیاد ارگانی به شدت بیبرنامه و باری به هر جهت است. تغییر مدیریت هم تاثیری روی آن نگذاشته است. بنیاد هیچ ایدهای در مورد برنامهریزی و آینده گیم ندارد. معلوم نیست این تعداد افراد استخدام شده در بنیاد چه کار میکنند. هرسال با بودجه بنیاد، آقای کریمی قدوسی به همراه افراد زیادی راهی آلمان (گیمزکام) و فرانسه (گیم کانکشن) میشوند. غرفه میگیرند و میگویند شرکت در این نمایشگاه دستاور دارد اما کدام دستاورد، کدام همکاری؟ به جای اینکه بودجه بنیاد را خرج سفرهای این چنینی بکنید، بروید در بخش آموزش سرمایهگذاری کنید. ۲۵۰ میلیون از پنج میلیارد بودجه را بگذارید خرج موسسات و آموزش.
حالا برید توی صندوقچه، مصاحبه های سال 1393 من رو در بیارید ببرید دادگاه شکایت کنید !
اصلا بیاید همه رو ببندید و بگیرید و خوشحال باشید
خانه از پای بند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
ماجراهای جالبی در کشورمان در حال وقوع است ! شلوغی ها و اولویت های مختلفی داریم که این ریزدانه ها خیلی به حساب نمی آیند. ولی تجسم کنید ! و بدانید :
فردی از تمام ظرفیت خود و خانواده ی خاص خود استفاده کرده است تا پای غربی ها (به خصوص فرانسه) به حوزه فرهنگ ایران باز شود (به بهانه های مختلف که اکثرا تا کنون پوچ بوده است) و اکنون همان فرد در حال تکاپو برای دریافت اقامت دوم از یک کشور غربی برای زندگی آینده خود، همسر و فرزندش است !
مُزد خوش خدمتی و فروش عرصه فرهنگ ایران را خیلی زود می خواهد دریافت کند !
اینگونه در انقلاب، نااهلان را تحمل کرده ایم ! و اینگونه بی حیا شده اند.
یقین دارم آب در هاونگ می کوبد و قطعا موفق نمی شود ! طرف غربی بی معرفت تر از این حرف هاست !
اما اگر موفق بشود هم استخر فرح در انتظارش !
just kidding
با وجود تمام این زیبایی ها باز هم روحم آرام نیست
پس شما هم برای حاجتم دعا کنید
اللهم ارزقنی الشهاده فی سبیلک به حق الحسین ع
ابرمرد زندگی ام چه زیبا اینگونه نجوا می کرد با خدای خویش :
" من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."
ان شاالله این با آغوش باز به "استقبال مرگ رفتن" را خدای بزرگ از من نیز قبول بفرماید که سخت خسته از دنیا شده ام. دنیایی که ساخته اید و مملو از دروغ و نیرنگ و تزویر و تحریف و وارونه جلوه دادن خیر و شر است. گرده های من دیگر توان ندارد. اگر نروم، باید مثل بقیه بمیرم و من دوست ندارم شبیه همه باشم.
فزندانمان در مواجهه با شدیدترین هجمهها هستند و بر این اساس بنیاد ملی بازی های رایانه ای در انجام وظیفهاش کوتاهی کرده است
حجت الاسلام نصرالله پژمان فر رئیس کمیته فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در نشست علنی امروز (چهارشنبه، 18 مهرماه) مجلس شورای اسلامی در توضیح سوال خود از آقای سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به نمایندگان گفت: بازیهای رایانهای تأثیر زیادی در شکلگیری شخصیت آیندهسازان کشورمان دارد و این در حالی است که امروزه این بازیها علاوه بر ابزار درآمدی به دستگاه ضد فرهنگی تبدیل شده است.
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه متأسفانه بر اساس نکته مذکور شاهد گسست نسلی و فاصله بین فرزندان و والدین هستیم که این امر تصادفی نیست، اظهار کرد: بنیاد ملی بازیهای رایانهای راهاندازی شد تا مشکلات مذکور برطرف شود، براین اساس در بند (3) ماده (2) اساسنامه بنیاد یاد شده آمده است "تدوین تهای حمایتی و تشویقی در زمینه تهیه، تولید، واردات، صادرات و توزیع بازیهای رایانهای توسط بنیاد و بخش خصوصی به منظور ارائه به شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعریف تهای مناسب برای مقابله با بازیهای مضر و مخرب" باید انجام شود.
وی با اشاره به اینکه سهم بازیهای خارجی از بازار کشورمان 86 درصد بوده و نهایتاً بازیهای داخلی 14 درصد سهم دارند، افزود: متأسفانه در این بازیها که با تخلف در دسترس آینده سازان این کشور هستند محتواهایی مانند خلاف جنسی، الحاق کفر، تضییع دین، همجنسگرایی، آموزش انواع جرمها مانند سرقت، قتلهای دسته جمعی، روابط جنسی و غیره مشاهده میشود.
رئیس کمیته فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه اذهان فرزندان این سرزمین در فضای مجازی مورد هجمه بازیهای مذکور قرار گرفته است، ادامه داد: با توجه به بررسیهای صورت گرفته امروزه توجه به هویت ملی کاهش یافته است، بر این اساس باید سوال کرد چرا نسبت به مسائل فرهنگی و سبک زندگی ایرانی – اسلامی بیتوجهی رخ داده است.
پژمانفر ادامه داد: متأسفانه به جای اجرای این بند از اساسنامه مبنی بر"تدوین تهای حمایتی و تشویقی در زمینه تهیه، تولید، واردات، صادرات و توزیع بازیهای رایانهای توسط بنیاد و بخش خصوصی به منظور ارائه به شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعریف تهای مناسب برای مقابله با بازیهای مضر و مخرب"، عنوان رده بندی سنی را صرفا اجرایی کردهایم.
این نماینده مردم در مجلس دهم با اشاره به اینکه قانون توسط بنیاد ملی بازیهای رایانهای صراحتاً کنار گذاشته شده است، گفت: به عنوان مثال در پرسشنامه بازی های رایانهای و موبایلی از مولفههایی مانند خشونت، ترس، کلمات توهینآمیز، استفاده از مشروبات الکلی، قمار، یأس و ناامیدی سوال میشود که بر اساس یک نمونه عملی بازی که پاسخش در همه این موارد بلی بوده است، عنوان ردهبندی سنی گرفته است.
وی با اشاره به اینکه 67 درصد از جمعیت استفاده کننده از بازیهای رایانهای کمتر از 30 سال سن دارند، افزود: این مهم در حالی است که بیش از 60 درصد آنها تحصیلات زیر دیپلم دارند. بر این اساس حدود 30 میلیون از فرزندان این کشور دچار صحنههای مستهجن چنین بازیهایی شدهاند.
پژمانفر با اشاره به اینکه توزیع چنین بازیهای صرفا بر اساس کپی رایت نیست و میتوان اذعان کرد سازمان یافته انجام میشود، تصریح کرد: در پرسشنامهای بیش از 50 درصد استفادهکنندگان از بازیهای رایانهای اعلام کردند ردهبندی را اعلام نمیکنند. نمایندگان شخصا محتوای بازی GTA را بررسی کنند تا به محتوای آن واقف شوند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی افزود: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز در گزارشی اعلام کرده که مجموعه مذکور در حوزه مشکلات مالی و کارکرد غیرشفاف بوده و باید به آن رسیدگی شود.
رئیس کمیته فضای مجازی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه رشد بازیهای رایانهای به دلیل همسو بودن با بازیهای خارجی است، اظهار کرد: باید گفت که کودتای فرهنگی در کشورمان رخ داده و فرزندانمان در مواجهه با شدیدترین هجمهها هستند و بر این اساس مجموعه مذکور در انجام وظیفهاش کوتاهی کرده است./
خبر کوتاه بود ! حسن عباسی (منتقد و مخالف دولت) به اتهام توهین به مسئولین به 7 ماه حبس محکوم شد و البته از اتهام تهمت و افترا و نشر اکاذیب تبرئه شد !!!
می گفت : پناه می برم به خدا از بستن دهان منتقدان !
به راستی کدام دولت پس از انقلاب غیر از دولت اعتدال! تا این حد خشن با منتقدین خود که حرف حق می گویند، برخورد کرده است ؟
فحش اگر بدهند آزادی بیان است،
جواب اگر بدهی بی فرهنگی است!
سوالی اگر بکنند آزاد اندیشند،
سوال اگر بکنی تفتیش عقاید!
تهمت اگر بزنند در جستجوی حقیقتند،
جواب اگر بدهی دروغگویی!
مسخره ات بکنند انتقاد است،
جواب اگر بدهی بی جنبه ای!
اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند،
اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی!
آری !
”انقلابی بودن” را با همه تراژدی هایش دوست داریم.
در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سه هزار پست و مسئولیت مهم در سه قوه وجود دارد که مسئولان پشت صندلی آن پست ها نشسته اند .
برای استقرار این نظام و بر پا ماندن آن نیز حدود دویست و نوزده هزار شهید دادهایم.
یعنی برای هر صندلی مسئولیت هفتاد و سه شهید!!!
و به تعبیری دیگر برای هر صندلی مسئولیت در ایران یک کربلا بر پا شده !!!!
خوش به حال مدیرانی که شرمنده شهدا نیستند
و بدا به حال ما که یادمان رفت نباید این انقلاب به دست نااهلان بیافتد !
شکم هایی که از مال حرام پر شد و چشم های که به بی حیایی عادت کرد و گوش هایی که به نجوای صهیون خو گرفت، دیگر آمال و آرمان های انقلاب آقا روح الله ره برایش هجویات است و متاسفانه امروز بخش قابل توجهی از مسئولین ما و آقازاده های قدکوتاه آنها اینگونه شده اند.
اما یادمان نرود که مَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ
لذا منتظر تحقق وعده اللهی باشید که خدای عزوجل راستگو ترین راستگوهاست
این بار پروپاگاندا جواب نداد و کوزه گر (بنیاد) در کوزه ی زرد منتخبین ملت افتاد
محور سؤال کمیسیون فرهنگی مجلس این گونه مطرح شده است: آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر عملکرد ضعیف و شائبهدار بنیاد ملی بازیهای رایانهای و مدیر عامل آن نظارت دارد؟ (اینجا) که متاسفانه نمایندگان مجلس از پاسخ های وزیر فرهنگ درباره عملکرد ضعیف و شائبهدار بنیاد ملی بازیهای رایانهای قانع نشدند و وزیر محترم فرهنگ و ارشاد بابت مدیریت آقایان که قبلا بارها نسبت به آن هشدار داده شده است (مانند اینجا) کارت زرد گرفتند
آیا وقت خداحافظی دو آقازاده ناکارآمد در راس مدیریت بنیاد ملی بازی های رایانه ای با صندلی قدرت فرا نرسیده است ؟! به نظر می رسد بهترین راه ضمن محاکمه آقایان درباره کوتاهی ها و سومدیریت هایشان، انحلال بنیاد (که یک تنه تبدیل به یک وزارتخانه تنبل شده است) و بازگشایی مجدد اداره بازی های رایانه ای (به عنوان نماینده قانونی وزارت فرهنگ) است
#وعده_الهی حق است
به نام خدا
والله بالله اگر صدها دستگاه برای مبارزه با فساد درست کنیم و اگر دهها دادگاه با فساد مبارزه کنند نمیتوانیم فساد را ریشهکن کنیم مگر آنکه مردم به صورت شفاف ببینند ما چکار میکنیم.»
رئیسجمهور در نخستین اجلاس ملی گزارش اجرای حقوق شهروندی
مدیران و معاونین محترم / اعضا محترم هیئت مدیره بنیاد ملی بازی های رایانه ای
سلام علیکم
با بررسی جمله بالا که از سوی رئیس جمهور منتخب بیان شده است، سریع برویم سراغ اصل موضوع و بدون اتلاف وقت چند موضوع را برای شفافیت بیشتر و با نیت اصلاح برخی سوتفاهم ها بررسی کنیم :
ادامه مطلب
ادامه مطلب
سلام و عرض ادب
چند وقت سکوت کردم تا بهترین تصمیم را بگیرم
و بعد از م با اهل خرد و برخی فعالین محترم، به این نتیجه رسیدم که تحت هیچ شرایطی نمی توانیم برای تکیه گاه در بحران ها، به خانه ای که یک مورچه ساخته است امید داشته باشیم.
لذا از این تاریخ هرگونه حمایت از مدیریت فعلی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را که در جلسات خصوصی یا عمومی شاهد آن بوده اید "پس" می گیرم و دیگر اعتقادی به ادامه راه این کسب و کار توسط ایشان حتی با انجام اصلاحات در بدنه مدیریتی بنیاد ندارم.
لذا رسما اعلام می کنم به نظر اینجانب بابک کرباسی (به عنوان یک فعال فرهنگی و تولیدکننده بازی های رایانه ای با بیش از 10 سال سابقه حضور در بخش خصوصی و دولتی/حاکمیتی) ادامه حضور ایشان در سکان مدیریت بنیاد ملی بازی های رایانه ای به دلیل بی تجربگی و عدم توان مدیریت بحران و نیز تکیه بیش از حد ایشان به کاخ شیشه ای قدرت خانوادگی و دور شدن از متن خواسته های جامعه بازی ساز کشور و مستهلک شدن در عوام فریبی، موجب خسران این کسب و کار خواهد بود و قطعا مسئولین محترم باید به فکر تغییر ایشان و تیم مدیریتی همراه ایشان در هیات مدیره و معاونت های بنیاد (از بستگان ایشان تا دوستان ایشان) باشند
اگر این مهم هرچه سریعتر اتفاق نیافتد و شاهد تغییرات ساختاری اساسی در هیئت مدیره بنیاد ملی بازی های رایانه ای (حضور نخبگان این حوزه به جای فرزندان رجل ی هیات دولت !!! در بدنه هیات مدیره بنیاد) با هدف اصلاح امور و خروج این کسب و کار از رکود نباشیم، مطالب مهمی درباره "حیاط خلوت آقازاده ها از خراسان تا کرمان" را با اصحاب رسانه بیان خواهم کرد که قطعا خوشایند خیلی از جناح ها و باندهای ی کشور (اصلاح طلب و اصولگرا و پایداری و وحدتی و.) نخواهد بود
وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران پویا؛ برای نخستین بار در سال 96 با رویداد بینالمللی TGC برگرفته از عبارت Tehran Game Convention بهعنوان بزرگترین رویداد تجاری (B2B) در صنعت بازیهای ویدئویی مواجه شدیم که بهمیزبانی ایران و از سوی بنیاد ملی بازیهای رایانهای ایران و با همراهی شرکت Game Connection فرانسه برگزار شد.
در جریان این رویداد بینالمللی که باید فعالان حوزه بازی ایران حضور میداشتند، برنامههای جانبی نظیر ورکشاپ و کنفرانسهای تخصصی نیز با حضور فعالان بینالمللی و چهرههای تولیدکننده گیم در سطح جهانی برگزار شد و دومین دوره این رویداد هم قرار است در تیر ماه سال جاری برگزار شود.
اما بهخلاف تمامی مانورهای تبلیغاتی که بر سر برگزاری این رویداد شکل گرفت اما بعد از برگزاری آن، در قالب نشستهای بررسی رویداد تیجیسی انتقادات جدی به آن و عملکرد بنیاد ملی بازیهای رایانهای وارد شد که روند انتقادات همچنان ادامه دارد.
برای بررسی دیدگاهها و مواضع منتقدان، گفتوگویی تفصیلی بابابک کرباسی؛ کارشناس حوزه گیم و بازیسازانجام دادهایم که سوای نقد مباحث فنی و کلان برگزاری این رویداد، گاهی انتقاداتش رنگ و لعاب اقتصادی، ی و اجتماعی هم میگیرد که البته برای هر کدام از این جهتگیریها استدلالات قانعکنندهای دارد.
بخش نخست این گفتوگو با عنوانمدیریت بنیاد ملی بازیهای رایانهای صرفاً به ت چسبیده/ رویداد TGC خروجی برای کشور نداشت و بخش دوم آن نیز با تیتر نقش عجیب "بنیاد ملی بازیهای رایانهای" در تحریم خارجی فعالان صنعت گیم ایرانمنتشر شد؛ بخش سوم این گفتوگوی تفصیلی در ادامه تقدیم شده است.
ادامه مطلب
به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران پویا؛ برای نخستین بار در سال 96 با رویداد بینالمللی TGC برگرفته از عبارت Tehran Game Convention بهعنوان بزرگترین رویداد تجاری (B2B) در صنعت بازیهای ویدئویی مواجه شدیم که بهمیزبانی ایران و از سوی بنیاد ملی بازیهای رایانهای ایران و با همراهی شرکت Game Connection فرانسه برگزار شد.
در جریان این رویداد بینالمللی که باید فعالان حوزه بازی ایران حضور میداشتند، برنامههای جانبی نظیر ورکشاپ و کنفرانسهای تخصصی نیز با حضور فعالان بینالمللی و چهرههای تولیدکننده گیم در سطح جهانی برگزار شد و دومین دوره این رویداد هم قرار است در تیر ماه سال جاری برگزار شود.
اما بهخلاف تمامی مانورهای تبلیغاتی که بر سر برگزاری این رویداد شکل گرفت اما بعد از برگزاری آن، در قالب نشستهای بررسی رویداد تیجیسی انتقادات جدی به آن و عملکرد بنیاد ملی بازیهای رایانهای وارد شد که روند انتقادات همچنان ادامه دارد.
برای بررسی دیدگاهها و مواضع منتقدان، گفتوگویی تفصیلی با بابک کرباسی؛ کارشناس حوزه گیم و بازیسازانجام دادهایم که سوای نقد مباحث فنی و کلان برگزاری این رویداد، گاهی انتقاداتش رنگ و لعاب اقتصادی، ی و اجتماعی هم میگیرد که البته برای هر کدام از این جهتگیریها استدلالات قانعکنندهای دارد.
بخش نخست این گفتوگو با عنوان مدیریت بنیاد ملی بازیهای رایانهای صرفاً به ت چسبیده/ رویداد TGC خروجی برای کشور نداشت منتشر شد؛ بخش دوم این گفتوگوی تفصیلی در ادامه تقدیم شما مخاطبان ارجمند تسنیم شده است.
ادامه مطلب
با ما چه کردید ای ژن های خوب !!!
برگشتیم به پنج سال پیش ! نقطه سر خط
خبر کوتاه بود ! ولی پنج سال درد کشیده شد و عربده زده شد تا عده ای روشنفکر و وابسته به اروپا برگردند به نقطه سرخط !
نمایشگاه بازیهای ویدیویی احیا میشود
سال هاست در رسانه های مختلف درخواست کرده ام هفته گیم تهران راه اندازی شود. نمایشگاه گیم تهران که با هنرمندی علی جنتی وزیر مستعفی فرهنگ منحل شده است احیا شود و در زمان برگزاری این نمایشگاه، همایش آموزشی TGC نیز برگزار شده و جشنواره گیم تهران نیز در کنار جشنواره بین المللی گیم ایران به صورت همزمان با لیگ بازی های رایانه ای برگزار شود.
یکی از پرمخاطب ترین نمایشگاه های فرهنگی ایران که با کج سلیقگی علی جنتی منحل شده بود
بدین ترتیب هم در مدیریت هزینه ها صرفه جویی می شود هم اذهان عمومی و جراید و رسانه ها به شعار هفته گیم تهران جلب می شود و هم می توانیم این هفته را در نمایشگاه ها و جشن های بین المللی به نشانه یک بلوغ ملی نمایش دهیم.
اگر نمایشگاه 5 سال پیش به دستور آن وزیر خسته دل ! تعطیل نمیشد و مشاور ایشان (که این روزها نفس های آخر مدیریت بر کرسی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را تجربه می کند تا بعد از استعفا یا وارد هولدینگ معظمی شوند یا عطا ماندن در کشوری که ویران کرده اند را به لقایش ببخشد و مهاجرت کند به گوشه ای از اروپا) به حق و درست کارشناسی می کرد و اجازه نمیداد این اشتباه بزرگ رخ دهد، امروز پنج سال عقب نبودیم.
همیشه وقتی نگاهمان از داخل جدا می شود و چشم به صدقه های اروپا می بندیم (به نام های مختلف) اینگونه می شود که با دماغی آویزان و رویی سیاه بدون یک خروجی مناسب به ازا چند میلیارد هزینه، بر می گردیم نقطه سر خط !!!
بدون حاشیه عرض می کنم، بر فرض که قانون ذیل فقط برای مدیران و معاونان و وزرا در ج ا ایران باشد:
داشتن تابعیت ایرانی یک امتیاز در گزینش و استخدام در دستگاههای دولتی نیست بلکه یک شرط و یک قید اامآور است چرا که استخدام اتباع خارجی در دستگاههای دولتی طبق اصول 145 و 82 قانون اساسی ممنوع است.
حال آقایان متولی فرهنگ و هنر، کلاه خودتان را قاضی کنید که آیا ومی هم دارد قائم مقام یا جانشین یا مسئول دفتر یا حتی حسابدار یک سازمان یا بنیاد فرهنگی که سازمان ایشان مسئولیت و تولیت حدود 30 میلیون ایرانی را برعهده دارد سوگند وفاداری به پرچم آمریکا خورده باشد و زن و بچه ایشان در آن سرزمین رویایی برای برخی مدیران مشغول زندگی باشد ؟!
این متن سوگندی ست که برخی مدیران دولتی شاغل در حوزه بسرگرمی های کودک و نوجوان و خانواده درجه یک ایشان برای اقامت در آمریکا بر زبان جاری کرده اند ! بارها باید این سوگند نامه را خواند و بعد صندلی خدمتی که تصاحب کرده اند را روی کمرشان خرد کرد ! برخی دیگر از این مدیران دارای ژن خوب تابعیت کشورهای اروپایی دارند و هنوز به آمریکا راه پیدا نکرده اند ! به واقع مسئولیت حراست کل کشور چیست ؟ با وجودی که در جریان دلسوزی های مدیران ارشد حراست ارشاد و کشور هستم، اما واقعا مسئولیت حراست چنین سازمان هایی چیست که فردی بازنشسته و نیازمند به مادیات و روزمرگی ها را به حساب گردش کار آنجا می نشانید ؟! (توضیح ضروری : فرد مورد نظر به جهت مشغله های این سن و سال که به سراغ تمام ما خواهد آمد اصطلاحا یک سر دارند و هزار سودا و فقط مقداری وقت نظارت و رسیدگی مو به مو به رفتارها و فعالیت های حساس اینچنینی که نیازمند حضور یک نیروی جوان با دغدغه های کمتر و 24 * 7 است را ندارند. این توضیح را نوشتم تا خدای ناکرده برای خواننده سوتفاهم نشود و برعکس نخواند) چگونه متوجه نفوذ و ولنگاری فرهنگی و نیز کودتا در حوزه ای حساس و مرتبط با کودک و نوجوان نیستید ؟! وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی را با چه اطلاعات غلط و دور از واقعیتی فریب می دهند که اینگونه از اصل ماجراها دور هستند و زیر گوششان مدیران دو تابعیتی (و اقامت همسر و فرزند در آمریکا) حتی تا پست و مقام جانشین مدیرعامل یک بنیاد فرهنگی هم نفوذ کرده اند ؟!
بدینوسیله سوگند میخورم کلاً وتمامی وفاداری خود به هر پادشاه یا دولتمرد و دولت و حکومت و مملکتی که تاکنون شهروند آن بودهام را طرد کرده و در برابر کلیه دشمنان داخلی و خارجی به دفاع و حمایت از قانون اساسی و قوانین ایالات متحده آمریکا پرداخته و به آن ایمان و وفاداری واقعی بورزم و هنگامی که قانوناً لازم باشد برای دفاع از ایالات متحده تفنگ به دست خواهم گرفت. من این تعهد را آزادانه و بدون هیچگونه تحفظ یا نیت طفره روی میپذیرم.»
ان شاالله موضوع در دست پیگیری است و حتی با استعفای زودهنگام و جا به جایی های عجولانه هم نمی توانند از چنگ عدالت فرار کنند، اما حتی اگر رفتند، آن دنیا و پاسخ به خون شهدا در پیشگاه خداوند دیدنی خواهد بود.
ما آنچه باید می گفتیم، گفتیم !
سخنی با همکاران صنفی
آن روز که میگفتم تخلف آقای کریمی قدوسی (مدیر عامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای) در حذف پروانه تولید تخلف است، متهم به تندروی از نوع داعش شدم و ایشان نیز توییت بازی کردن که این ت به نفع بازی سازان و جوانان کشور است و مخالفان این طرح اهداف ی دارند! و هادی جعفری با سمت "معاون بنیاد" هم آمد در خبر تلویزیون نشست و با مقایسه شعر و بازی سازی، موضوع را تایید کرد که خوب است در ابتدا کاری نداشته باشیم و بگذاریم با اعتماد به جوانانمان، بروند و بسازند !!!
شد : عوام فریبی و رنگ کردن خر جای گورخر !
اما اعتراض من به چه بود ؟!
حذف پروانه تولید از محصولات سمعی بصری (فیلم سریال موسیقی تئاتر انیمیشن بازی و.) که شامل یک داستان یا سوژه داستانی است یعنی بی اعتباری یک کسب و کار و به مشکل خوردن فعالین آن حوزه، وقتی وزارت ارشاد پروانه ای صادر میکند، موضوعات، مشکلات و خطرات احتمالی حین تولید و پس از تولید مشروط به آنکه محتوای تولید شده تغییر نکرده باشد بر عهده وزارتخانه است و تولیدکننده عملا بزه انجام نداده است. گفتم این حذف و علم کردن پرچم کثیف ممیزی پس از نشر که تخم لق علی جنتی بود یعنی سازندگان بازی با ریسک بیشتری در حوزه تولید فعالیت کنند و اگر ندانسته سوژه ای را انتخاب کردند و با هدف تولید در چارچوب قوانین جاایران تولید کردند اما مشکل با ارکان نظام، اقتصاد و ت، بومی گری و. داشت با مشکلات قضایی و توقیف محصول و ضرر چند میلیونی رو به رو می شود
خندیدند و من را متهم به ضدیت با شیخ حسن کردند !!!!
امروز ایشان صندلی را تحویل داده است
اما بدانید عواقب تصمیم های غلط ایشان گریبان یک یک ما را گرفته است
مثل جوانان زیر ۲۰ سال فکر نکنید
موضوع شخصی نبود و نیست
در قسمت شخصی توانستم کاری کنم که ایشان می داند و من.
این موضوعات شخصی نیست، ساده نباشید
بخوانید خبر را ! خیلی ساده و با اشتباهی ساده یک تیم بازی سازی جوان وارد مشکل امنیتی شده است !
یک گروه بازی ساز بی گناه با نیت خیر و شرایط سخت شروع به تولید یک بازی کرده اند برای نشان دادن رشادت های ناجا
اما طبق قوانین جدید خودسرانه و بدون مجوز و تاییدیه ارشاد (به دستور حسن کریمی قدوسی و برخلاف مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیازی به بررسی بازیقبل از تولید نیست) و اینگونه حکم جلب این تیم صادر شده است
از این پس هم خواهیم شنید که دستگاه قضا به چنین پرونده هایی ورود کند
و برخی از رفقای دیروز ما، باید در سوراخ موش مخفی شوند !!!!
برخی از خجالت
برخی از ترس
هوشبارانه رفتار کنید عزیزان و همکاران
با تمام توان به عنوان نماینده برخی از بازی سازان، پیگیر پرونده ایشان هستم تا اگر سونیتی نداشته اند موضوع ختم به خیر شود. اما بدانید بار کچ به منزل نخواهد رسید به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر
سخنی هم با نماینده دستگاه قضا دارم
برادر عزیز، لطفا پرونده مدیرعامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را کالبدشکافی کنید و ببینید موضوع ممیزی پس از نشر و حذف خودسرانه مصوبه رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی ریشه در کدام دالان فرهنگی دارد. قطعا پیگیری این موضوع تا رسیدن به سرنخ نهایی و برخورد با عوامل نا امن شدن این کسب و کار از لحاظ صنفی و نیز بی اعتباری این صنعت فرهنگی بین مردم را تا رسیدن به حصول پیگیری خواهیم کرد.
سخنی با همکاران صنفی
آن روز که میگفتم عملکرد آقای کریمی قدوسی (مدیر عامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای) در حذف پروانه تولید تخلف است، متهم به تندروی از نوع داعش شدم و ایشان نیز "توییت بازی" کردن که این ت به نفع بازی سازان و جوانان کشور است و مخالفان این طرح اهداف ی دارند! و هادی جعفری با سمت "معاون بنیاد" هم آمد در خبر تلویزیون نشست و با مقایسه سرودن شعر و بازی سازی ! موضوع را تایید کرد که خوب است در ابتدا کاری نداشته باشیم و بگذاریم با اعتماد به جوانانمان، بروند و بسازند !!!
شد : عوام فریبی و رنگ کردن خر جای گورخر !
اما اعتراض من به چه بود ؟!
حذف پروانه تولید از محصولات سمعی بصری (فیلم سریال موسیقی تئاتر انیمیشن بازی و.) که شامل یک داستان یا سوژه داستانی است یعنی بی اعتباری یک کسب و کار و به مشکل خوردن فعالین آن حوزه، وقتی وزارت ارشاد پروانه ای صادر میکند، موضوعات، مشکلات و خطرات احتمالی حین تولید و پس از تولید مشروط به آنکه محتوای تولید شده تغییر نکرده باشد بر عهده وزارتخانه است و تولیدکننده عملا بزه انجام نداده است. گفتم این حذف و علم کردن پرچم کثیف ممیزی پس از نشر که تخم لق علی جنتی بود یعنی سازندگان بازی با ریسک بیشتری در حوزه تولید فعالیت کنند و اگر ندانسته سوژه ای را انتخاب کردند و با هدف تولید در چارچوب قوانین جاایران تولید کردند اما مشکل با ارکان نظام، اقتصاد و ت، بومی گری و. داشت با مشکلات قضایی و توقیف محصول و ضرر چند میلیونی رو به رو می شود
خندیدند و من را متهم به ضدیت با شیخ حسن کردند !!!!
امروز ایشان صندلی را تحویل داده است
اما بدانید عواقب تصمیم های غلط ایشان گریبان یک یک ما را گرفته است
مثل جوانان زیر ۲۰ سال فکر نکنید
موضوع شخصی نبود و نیست
در قسمت شخصی توانستم کاری کنم که ایشان می داند و من.
این موضوعات شخصی نیست، ساده نباشید
بخوانید خبر را ! خیلی ساده و با اشتباهی ساده یک تیم بازی سازی جوان وارد مشکل امنیتی شده است !
یک گروه بازی ساز بی گناه با نیت خیر و شرایط سخت شروع به تولید یک بازی کرده اند برای نشان دادن رشادت های ناجا
اما طبق قوانین جدید خودسرانه و بدون مجوز و تاییدیه ارشاد (به دستور حسن کریمی قدوسی و برخلاف مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیازی به بررسی بازیقبل از تولید نیست) و اینگونه حکم جلب این تیم صادر شده است
از این پس هم خواهیم شنید که دستگاه قضا به چنین پرونده هایی ورود کند
و برخی از رفقای دیروز ما، باید در سوراخ موش مخفی شوند !!!!
برخی از خجالت
برخی از ترس
هوشبارانه رفتار کنید عزیزان و همکاران
با تمام توان به عنوان نماینده برخی از بازی سازان، پیگیر پرونده ایشان هستم تا اگر سونیتی نداشته اند موضوع ختم به خیر شود. اما بدانید بار کچ به منزل نخواهد رسید به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر
سخنی هم با نماینده دستگاه قضا دارم
برادر عزیز، لطفا پرونده مدیرعامل مستعفی بنیاد ملی بازی های رایانه ای را کالبدشکافی کنید و ببینید موضوع ممیزی پس از نشر و حذف خودسرانه مصوبه رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی ریشه در کدام دالان فرهنگی دارد. قطعا پیگیری این موضوع تا رسیدن به سرنخ نهایی و برخورد با عوامل نا امن شدن این کسب و کار از لحاظ صنفی و نیز بی اعتباری این صنعت فرهنگی بین مردم را تا رسیدن به حصول پیگیری خواهیم کرد.
درباره این سایت